Breaking News
Home / امیر سلیمی / تلاشی برای سروری سیاسی در کرماشان

تلاشی برای سروری سیاسی در کرماشان

یارسان مدیا
‏24‏.08‏.2020

امیر سلیمی

امیر سلیمی
امیر سلیمی Amir Salimi

تاریخ به معنای وسیع یعنی آنچه اتفاق افتاده است، بیانگر آنچه اتفاق افتاده است و مطالعه علمی آنچه اتفاق افتاده است را بیان می‌کند. در عمل، منظور ما از تاریخ، پیشرفت بشر و دوره‌های مختلف موجود در آن است. به مواد یا ماتریال تحقیقات تاریخی منابع تاریخی گفته می‌شود. مورخان معمولاً از منابع مکتوب استفاده می‌کنند، اما می‌توانند از منابع شفاهی یا مواد باستان‌شناسی نیز استفاده نمایند.
کورد به دلیل شکست سیاسی از دوران ماد تاکنون نمی‌توانست دارای دانشگاە و مراکز تحقیقی نەتەوەی باشد و ناچار باید از فارس، ترک و عرب – این ملت‌ها نیز مفاهیم و ابزار پژوهشی را از غربیان بە وام می‌گرفتند- بە وام می‌گرفت، تا بتواند بوسیلە این ابزار مفهومی خود را تعریف کند. ما از آن بی خبر بودیم کە دولت ماد، اولین دولت، در جهان باستان بود کە تبلور نەتەوی کورد نیز بودە است. هگل نیز می‌گفت تاریخ جهان با پرشیا آغاز شد (در دوران هگل سرزمین ما با این نام شناختە می‌شد و این نشان می‌دهد کە هگل از تاریخ ماد بی خبر بود). چونکە اولین دولت یا اشتات staat نەتەویی به‌غیر از مادها تأسیس نکرد. به نظر او آنچە در اروپا ما به عنوان دولت می‌شناسیم نطفەاش در آنجا بستە شد. امروز ما نیازی نداریم کە بگوییم ما چە هستیم. کافی است دفاتر یاری را بخوانید، کە با زبان کوردی نوشتە شدە است از خیلی چیزها حرف می‌زند، کە بە فرد کورد یاری می‌رساند، تا با خواندن آن به آسانی خود را دوبارە باز بشناسد. ضروری نیست کە بە قوانین و ضوابط دینی آن گیر زد، بلکە مفاهیم اجتماعی و سیاسی و مناسک آن را مورد مطالعە قرار دهد. اروپایی‌ها همین کار را با آثار فلسفه‌ی یونان در دوران رنسانس و روشنگری کردند و کاری چندان بە باورهای دینی و متافیزیکی سقراط و دیگران نداشتند. مدت‌ها است کە رویە و سنت دکارتی کنار گذاشتە شده است و سنت پسا دکارتی اهمیت زیادی برای مناسک در امر معرفت‌شناسی قائل می‌شود.
تمام جنبش‌های اجتماعی یا مبارزات اجتماعی یا سیاسی ایران در قرن‌های دوم، سوم (بالویل، بابا سرهنگ و بابا خوشین) و هشتم و نهم (بابا جلیل، باباناوز و سلطان) شکل دینی داشتە و در نقابی از عرفان و دین و مذهب تجلی کردە است و جز این نمی‌توانست باشد. این امر را بە آسانی از مجموعە مناسبات اجتماعی و دیگر محدویت‌های تاریخی باید قابل درک باشد‌ اما یکی، رهبران این مبارزات را مبارزان اجتماعی یا فیلسوف می‌داند و دیگری آنها را مجاهدان دینی.
یاری یک دستگاە نظری و یک ساختار سازمانی خاص دارد. تلاش بالویل و دیگران بعد از او در چهارچوب نظام فکری و ساختار سازمانی یاری تلاشی برای احیای تمدن و گذشتە‌ی از دست رفتە کوردها یا مادها بودە است.
در ادبیات سیاسی و اجتماعی به اصطلاح “ناسیونالیسم کورد” کرماشان از منظر نقش و اهمیت داشتن در تکوین و شکل‌گیری فرهنگ سیاسی و مبارزە برای سروری و سلطە سیاسی “نەتەوەی” و “کوردوار” دارای جایگاهی تحقیر آمیز و شرم آور است. به دلیل عدم داشتن فکر نقاد و جستجوگر نە فقط لایەهای اجتماعی نا‌آگاە سیاسی و اعضاء سادە منتسب بە احزاب، بلکە سیاست‌گزاران بعضی از احزاب بدون هیچگونە تلاشی برای تأمل و تعمق در روایت‌های تاریخی همەی آنها را به عنوان اسناد متقن و موثق تاریخی قبول و مبنای تحلیل و تفسیر خود از تاریخ و جهان هستی کوردی قرار می‌دهند و فقط زیستگاە خود را هستەی اصلی و اساسی جنبش‌های کوردواری می‌دانند. عمداً یا سهواً تلاش شدە است کە حضور تاریخی و مبارزە تاریخی مردم این خطە از خامەی روایت‌نگاران دستگاە فکری و ایدئولوژی نقصان ناسیونالیسم کوردی بیافتد. تا آنجا کە تاریخ و واقعیت اجتماعی و سیاسی بیاد دارد و آنرا تصدیق و تأیید می‌کند، کرماشان نە اینکە مکانی دارای زمینە برای ایجاد حرکت‌های سیاسی، از مجمع آدمیت گرفتە تا مجمع مسلمان مجاهد و سومکا بودە و با جرأت نیز می‌توان گفت، کە زادگاە حزب سوسیالیست ایران کنونی بودە است، بلکە زادگاە تاریخ و حضور بالویل مادی (ماهی) و بابا سرهنگ برای احیای نظام و ساختار از دست رفتەی “گوران کوردەوار” ما قبل استیلای مردمان حجاز و خاندان بنی هاشم است.
سپهبد احمد امیراحمدی، قصاب لورسان (لورستان)، در خاطرات خود، بنابر و با توجە بە موقعیت نظامی خود کە در دوران پهلوی اول داشت، از جنگ‌های روس تا تشکیل انجمن‌های ایالتی مورد بازگویی و روایت قرار می‌دهد. او در صفحەی ٣٩٨ زندگی‌نامەی خود فصلی/بخشی را تحت نام ” موضوع استقلال کُرد” در غرب کشور با مرکزیت کرماشان اختصاص دادە است.
‎ در کتاب خاطرات این چنین گزارش می‌دهد که: یک شب زمستانی رضاشاه من را به کاخ خود احضار نمود. بنده هم ترسان و لرزان به خدمت ایشان رفتم. پیش خدمت برای اعلام حضور من در نزد رضاشاه رفته و تا دقایق مَدیدی برای اجازه ورود من از خدمت شاه برنگشت. هزار جور فکر من را در بر گرفته بود که نکند شاه پس از شکست از جعفر سلطان امشب قصد کرده من را نابود کند.
آنگاه پیش خدمت برگشت و گفت شاه اجازه ورود داده. پیش شاه رفتم، شاه خود را در عبایی پیچیده بودند. اعلیحضرت با صدای خشن گفت: به آن رزم آرای مادر… و آن علی شاه پدر… گفته بودم برود و جعفر سلطان را نابود کند نه این که قضیه بر عکس شود و دویست نفر از سپاه من را قتل عام کند. امیراحمدی در خاطرات خود ادامە می‌دهد کە با به کارگیری عشایر گرمسیر جعفر سلطان را شکست می‌دهد، کە در نتیجە جعفر سلطالن با ٦٠٠٠خانوار بە خاک عراق م کوچ می‌کنند. به نظر او، به دلیل روابط و تعلقات مذهبی، نژادی، زبانی و خویشاوندی مورد استقبال و حمایت قرار می‌گیرند.
بعد از پایان دادن بە مسئلەی جعفرسلطان موضوع حزب “خومان” و مأموریت سرکوب رهبران و طرفداران آن بنا بە فرمان رضا شاە در دستو کار سپهبد امیراحمدی قرار می‌گیرد. او در کتاب خاطرات خود می‌نویسد کە: “در آن ایام در مصر جمعی بە نام “خومان” تشکیل یافتە بود و مجلەای در پیرامون استقلال کُرد نشر می‌دادند. این جمعیت کە ریشه‌ی غیر اسلامی داشت و از سرچشمەهای اروپایی آب می‌خورد، بە شدت در ایران و ترکیە مشغول فعالیت بود. گرچە دولت جوان ترکیە چند بار جنگ‌های محلی با کُردهای مقیم ترکیە نمودە بود، اما تصفیە نشدە بود و در ایران هم با نغمە استقلال کُرد قسمتی از خاک ایران را مور تهدید قرار داد. رضاشاە صورت اسامی سران کُرد اتباع ایران را کە طرفدار استقلال کُرد بودند و با جمعیت طرفدار استقلال کُرد رابطە داشتند، با تلگراف رمز بە من اعلام داشت و دستور داد کە این عدە باید دستگیر و بە مرکز اعزام گردند، تا رشتە ارتباط طرفداران استقلال کُرد با ایرانی‌ها قطع شود”.
او با طرح و برنامەای پر از نیرنگ و ترفند و اجرای آن در ٢٩ دی ١٣١٠، ٢٥٠ تن از سران عشایر را دستگیر و بە تهران گسیل دادە و تا شهریور ١٣٢٠ در زندان بودند. براساس سلطانی، نویسندە کتاب” احزاب سیاسی و انجمن‌های سرّی در کرمانشاە “به غیر از امیراحمدی هیچکس و ‌هیچ منبعی نامی از حزب “خومان” (بعضی بر این نظر هستند کە خومان ترجمە یا همان خویبون یا جنبش آرارات است) نبردە است. او با توجە بە نقش و حضور عدەای از برجستگان فرهنگی و سیاسی کُرد کرماشان کە در این زمان در مصر بودند وجود حزب و فعالیت آن را در مناط‌ق کردنشین غرب ایران تأیید می‌کند.
مردم کرماشان با توجە بە آگاهی و هوشیاری تاریخی خود نیز در دیگر حرکتهای متأخر کوردی سهیم بودەاند و دلبستگی و تعلق بە آنها را بر اساس هستە و درونمایەی فکری و استراتژی جنبش‌ها مورد تحلیل و مطالعە قرار داده‌اند. به دنبال تحولات سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم، نیروها و اقشار مذهبی، زمین‌داران بزرگ، روسای عشایر و جامعە‌ی فرهنگی آن زمان شهر مهاباد “جمعیت تجدید حیات کورد” تشکیل و تأسیس نمودند. در بند نخست مرامنانە “جمعیت تجدید حیات کورد” آمدە است کە:
“جمعیت ژ- ک بر بنیان ” اسلامیت، کورد بودن، مدنیت و صلح و آشتی” بنیاد گذاردە شدە است و کلیە قوانین آن با شرع مقدس اسلام مطابقت دادە می‌شود.”
در بند دیگری از مرامنامە آمدە است کە:
” از آنجا کە اکثریت قریب بە اتفاق ملت کورد مُتَدَیّن بە آیین مقدس اسلام هستند، “کومەلەی ژیانەوەی کورد- جمعیت تجدید حیات کورد” تنها دین مقدس اسلام را بە رسمیت شناختە برای ترویج شریعت پاک اسلام و استقرار نظام مبتنی بر ارزش‌های اسلامی تلاش و با منافقان به شدت برخورد می‌نماید”.
طبق گزارش فرماندە ژاندارمری کرمانشاهان بە استانداری در تاریخ ٢٨ اسفند ١٣٢٤، عشایر کوردستان توماری برای عشایر کرمانشاهان فرستادەاند و اعلام کردەاند حسب الامر ” قاضی محمد”، “کومەلە” را بە رسمیت شناختە و از عشایر منطقە خواستەاند بە “کومەلە” بپیوندند. به موجب اخبار دریافتی، “هورامی”، “جوانرویی”، “ولدبیگی”، “باوەجانی” و “قبادی” بە “کومەلە” پیوستەاند و عشایر “قلخانی” و “گوران” نیز برای پیوستن بە “کومەلە” در حال گفتگو با “سید شمس الدین” رهبر مذهبی خود هستند.
دلایل نپیوستن گوران و قلخانی می‌تواند دینی و همزمان سیاسی باشد. مرامنامە ژ-ک به شدت بر موازین شریعت اسلامی تأکید می‌کرد. مردم گوران و قلخانی خود را بخشی از متن و صفحەی سیاسی کرماشان می‌دانستند و در شکل‌گیری و تکوین ساختار سیاسی منطقە و تصمیم‌گیری‌های آن نقش جدی و مهم داشتند. آنها حزب دمکرات کوردستان و جمهوری تازە تأسیس را نیز در قلمرو مسلک اسلامی و دین (مذهب سنی) باوری سیاسی کومەلە تعریف می‌کردند.
کرماشان همچنان می‌تواند بلندگو دادخواهی دمکراتیک، مترقی و شمول‌گرای جامعە باشد. بر تمام کنشگران سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کرماشان واجب است کە با الهام از تاریخ پر افتخار خود کماکان با مسئولیت پذیری و انجام مأموریت تاریخی خویش قافلە‌سالار مبازرە برای رهایی باشند، و با مبارزە و سرمایەهای فکری خود گفتمان ترقی خواهی، سروری سیاسی، عدالت و آزدیخواهی در جامعە را تقویت کنند.

امیر سلیمی
اسلو،
٢٤/٨/٢٠٢٠