یارسان مدیا
31 اُكتبر 20
فرشید سلطانی
تقریبا هر روزە از گوشە و کنار فرانسە خبری میشنویم منبی بر حملە یک یا چند نفر بە شهروندان بیدفاع و بە قتل رساندن و زخمی کردن چند نفر از آنان.
ماجرا از انتشار کاریکاتورهای محمد پیامبر مسلمانان در مجلەای فرانسوی شروع شد. پس از آن بود کە مسلمانان در سراسر جهان فوج فوج بە انتشار این کاریکاتور اعتراض کردند.
ماجرا بە اینجا ختم نشد و خود دست بە کار شدند تا انتقام انتشار این کاریکاتورها را از شهروندان در کوچە و خیابانها بگیرند.
البتە این گونە اعمال معطوف بە سابقە بودە و در گذشتە نیز بارها و بارها چنین عدم تحمل و انجام اقدامات خشونت بار و خونینی را از سوی مسلمانان شاهد بودەایم.
برای مثال در ۷ ژانویه ۲۰۱۵ در انتقام چاپ و نشر کاریکاتور محمد پیامبر مسلمانان، حملهای مسلحانه و مرگبار به دفتر مجله شارلی ابدو رخ داد کە دستکم ۱۲ کشته و حدود ۱۰ زخمی بر جای گذاشت.
در ایران نیز چنین رویدادهایی را شاهد بودەایم. از آن جملە، میتوان بە
ترور احمد کسروی اشارە کرد کە در اسفند ماە سال ۱۳۲۴ در تهران رخ داد.
گروە فداییان اسلام وی را به ضرب گلوله و ۲۷ ضربه چاقو بە قتل رساندند.
اینگونە رفتارهای وحشیانە و عدم تولرانس از سوی مسلمانان نسبت بە دین و مذهبشان ناشی از عوامل بسیاری است.
دلیل نخست را البتە باید در خود اسلام جستجو کرد. سین اسلام ذاتا دین تسامح و تساهل نیست.
محمد، بنیانگذار این دین، خود بارها دستور ترور مخالفان را میدادە و در مقابل مخالفان هیچ نرمشی از خود نشان نمیدادە است.
برای مثال کعب بن اشرف کە مردی سخنور و شاعر بود، شعری سرود در مزمت وی و همین کافی بود تا محمد دستور ترور او را صادر کند.
کعب ابن اشرف، ابو عفک و عصماء بنت مروان از جملە شاعرانی بودند کە تنها بە دلیل سرودن اشعاری در مخالفت با محمد و یا مزمت او، بە دستور وی بە فجیع ترین شیوەها ترور شدند و بە قتل رسیدند.
این رویە پس از او نزد مسلمانان بە یادگار ماند و از آن پس هر شخصی کە محمد و بطور کلی اسلام را مورد نقد قرار میداد سزایش مرگ بود.
البتە نباید در این مورد، نقش دولتها و حکومتهای اسلامی را فراموش کرد.
این حکومتها با تبلیغات و شستشوی مغزی مردم تحت حاکمیت خود و نیز دشمن تراشیهای پی در پی و مداوم، فرصت اندیشیدن را از آنان گرفتە و شهروندان را تبدیل بە بمبهای ساعتی خود کردەاند تا هر زمان کە بخواهند از آنان در راستای رسیدن بە منافع خود استفادە کنند.
در این راستا میتوان بە فتوای خمینی علیە سلمان رشدی، نویسندە کتاب آیات شیطانی و یا صدور حکم اعدام برای دو جوان بە نامهای سینا دهقان و محمد نوری بە اتهام سب نبی یا توهین بە محمد اشارە کرد.
البتە فهرست کردن قتل و ترور منتقدان اسلام توسط مسلمانان در یک نوشتار و حتی یک جلد کتاب نمیگنجد.
جای هیچ شکی نیست کە حاکمان اسلامی تنها بە منافع خود میاندیشند، نە دین اسلام برای آنها کوچکترین اهمیتی دارد و نە جان مسلمانان. برای نمونە نگاهی کوتاە بە وضعیت مسلمانان اویغور چین و سکوت و خفقان حکومتهای اسلامی نسبت بە فشارهای وارد شدە بە آنان توسط حکومت مرکزی چین، نشان میدهد کە اصولا جان هیچ شخص مسلمانی برای آنان کوچکترین ارزشی ندارد.
در سادەترین حالت، اگر آنان بە فکر مردم مسلمان بودند، وضعیت مردم تحت حکومتشان آنقدر نکبتبار و وخیم نبود کە ناچار بە فرار و مهاجرت بە کشورهای اروپایی باشند. در واقع وضعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی بسیار بهتر از مسلمانان در کشورهای اسلامی است.
اما در این میان، شهروندانی کە خود قربانی عدم مدارا در دین اسلام شدەاند و از تمامی حق و حقوق خود محروم هستند، بە سادگی بە آلت و اهرم فشاری در دست حکمرانان اسلامی بدل میشوند.
چە بسیار بودند شهروندانی کە با فتوای خمینی مبنی بر کافر بودن کردها، بە سوی کردستان سرازیر شدند و از هیچ جنایتی دریغ نکردند.
و یا افرادی کە فریب تبلیغات رجب اردوغان را خوردە و در حملات اشغالگرانە بە روژاوا دخیل بودند و در کشتار زنان و کودکان کرد وعرب شریک شدند.
با این توصیفات، بدیهیست کە مقامات و افرادی کە بە بدنە نظامهای استبدادی حاکم در کشورهای اسلامی متصل هستند، همگی بە هنگام تهدید از سوی دگراندیشان و منتقدان، بصورت متحد و یکصدا بە شخص یا گروە نقاد حملەور شدە و سعی در نابودی آن را دارند، چراکە از بە هم خوردن منبع اصلی درآمد و قدرتشان در هراس هستند.
بە همین دلیل است کە از خامنەای در ایران گرفتە تا اردوغان در ترکیە و از اصلاح طلبان و قرائت کنندگان اسلام رحمانی در ایران گرفتە تا ماهاتیر محمد در مالزی، همه یکصدا در کنار قاتل میایستند و مرز میان داعش و طالبان و آخوند با نعلین و آخوند کراواتی از میان میرود.
در پایان باید این نکتە بە مسلمانان صلح جویی کە در کنار آزادی بیان ایستادە و جنایات انجام گرفتە را محکوم میکنند گوشزد شود کە با سکوت و بیعملی خود در حقیقت افراد راادیکال و خشونت طلب را تشویق بە ادامە خونریزی میکنند.
اکنون زمان آن فرا رسیدە است کە با تشکیل تجمعات و برگزاری تظاهرات و نیز انتشار مطالب در شبکەهای اجتماعی، مخالفت و انزجار خود را از این جنایات نشان دهند.
بە کسانی نیز کە با فتوای خمینی و یا سایر جنایتکاران بە خیابانها ریختە و دست بە آسمکشی میزنند باید گفت: هرگاە خمینی و یا بطور کلی صاحب فتوا، فرزند خود را برای انفجار بە جایی فرستاد تو نیز بە دنبال آن نفر دوم باش وگرنە فریب خوردەای بیش نخواهی بود.
[wpforms id=”4110″ title=”true”]