یارسان مدیا
16.11.2021
در مورد خاونکار (یری روی یاران، روزە مرنو، مال پادشاهی) عناوینی هستند کە در میان مردم یارسان برای این مناسبت استفادە میشوند. روایتهای شفاهی و کلامهای دفتری وجود دارد. در زمان ما اهمیت و یادمان این واقعە بە امری تئولوژیک، قدسی، ایمانی و رفتاری صرف دینی تقلیل دادە شدە است. خبری از افق نظری- تاریخی آن در کار نیست. پیچیدگیها و پاردوکس هرمنوتیک نیز بر مطالعە و تفحص در مورد آن کار را چندان آسان نمیکند. بعضی فراتاریخی بە آن نگاە میکنند و گروە دیگر با عینک امروزی، آن یکی انباشت گرایشات، تعلقات سیاسی و نظریات و ترجمەهای خود را بر متن تحمـیل و متن را سرکوب میکند و حرف خود را در دهن متن میگذارد و دیگری، شیفتگان متن، هرگونە تفسیر از متن را مشروط بە ایمان و باور رایچ در ٧٠٠ سال پیش میداند و تمکین بە آن میکنند. میبایست برای فهم آن، معنا را در افق و شرایط تاریخی آنزمان فهمید، یعنی اصحاب تئولوژی و ایدئولوژی با چشم انداز خود، براساس حب و بغض، بە مصاف و سراغ تفسیر و مطالعە متن میروند. بهتر است کە از وارد شدن بە این وادی، اکنون پرهیز کرد، اما باید باور داشت کە یک نظریە، تفسیر و برداشت نمیتواند جهانشمول باشد. به قول نیچە آنچە ما به منزلە حقیقت میفهمیم در واقع جبهەای از استعارەهاست. این چشم اندازهای ماست. به هر صورت متون دفتری (کلام) و خاونکار در شرایط تاریخی خاصی به وجود آمدەاند و بر تاریخ ما تأثیر گذاشتەاند و این تاریخ بر فهم ما از متون دفتری و خاونکار تأثیر داشتە است.
سلطان، خاونکار، به دلیل دگر اندیشی مورد آزار و اذیت قدرت سیاسی و مذهبی حاکم قرار گرفت و مجبور شد با دیگر یارانش خاک نیاکانش، برزنجە را ترک کند. اما نیروی ظلم، جهل و تاریکی نە فقط با ترک او راضی نبود، بلکە او و یارانش را مورد تعقیب قرار دادند و آنها را در “مرنو” بە محاصرە در آوردند و کارزار جنگ علیە آنها به راە انداختند، چونکە نابودی آنها هدف این نیروی شر بود. سپاە شر بە سرکردگی شیخ قادر به غیر از نابودی و قتل سلطان و یاران او بە چیزی یا نتیجەای دیگر راضی نبود.
شیخ قادر میگوید:
……..
چنی چوار درویش صفاشان بوریم
ایسحاق و شمشیر کرمیش صد نیم
سلطان و یارانش با شعار اجتماعی و اخلاقی: پاکی، راستی، نیستی و ردا و با باور بە نظام پیر و پادشاهی و اندیشە انسان خاونکاری تلاش در پی ایجاد نظامی اجتماعی سالم، عادل و صلح طلب میکردند. آنها در این نبرد پیروز شدند و همانطور کە از پیش برنامە ریزی شدە بود، دیوان یا همان نظام سیاسی و اجتماعی خود را بر اساس جهانبینی منحصر به خود در پردیور بنا نهادند و اصول آنرا زیر عنوان ” بیا و بس پردیوری” تدوین نمودند. خاونکار- شهریار سهاک برای نهادینە اصول سازمانی و ساختاری نظام و دیوان خود در پردیور حوزە و ظایف و مسئولیتهای نزدیکان خود را تقسیم و تشریح میکند.
سولتان میگوید:
میردان بی راهی
میردان نواچدی قصه بی راهی
بر نلان نه شرط پیرو پادشاهی
موزیتان نه دام تاریک سیاهی
بنیامین پیرن نیشتن او جایی
عطو مگیرو ار بو خطاهی
داود رهبرن ازل بیایی
پیرموسی وزیر و از شیایی
مصطفی قابض اذنش دریایی
قینش چه ویما نینش راهی
هر چوار نه جمدا تیکل کریایی
شرط و نامچه شان اذل زیایی
چه جم ورین ورین وعده دریایی
تا چه پردیور بگیران جایی
نه ژیر ساج نار بششان دریایی
میردان نواچدی بی راهی
سلطان در اینجا به تفکیک قوا، سمت و یا پست سیاسی در نظام پیرو پادشاهی میپردازد و رعایت نکردن آن را “موزیتان نه دام تاریک سیاهی” به دنبال دارد.
نتیجە
جامعە یارسان در طول تاریخ هزار سالەی خود، از دوران بالویل (سدە دوم هجری) تا کنون، در تناسب با موقعیت خود و با توجە بە شرایط سیاسی و اجتماعی غالب با تیزبینی، هوشیاری و دوربینی گزینەهای ابزار مبارزاتی خود را انتخاب کردە است و هستی گرایی یا خودگوهرگری یارسان به عنوان معنا و هدف زندگی آزاد هستە این نگرش مبارزاتی را تشکیل دادە است. آنچە در مرنو اتفاق افتاد چیزی بیش از تلاشهای مکرر برای احیاء و یا بازسازی مناسبات و نظام ماقبل اسلامی در سزرمین زاگرس نبودە است. بدون تفکر فرهنگ بیجان/روح است و بدون فرهنگ تمدن نابود میشود.
سازمان دمکراتیک یارسان
ریاست مشترک
نوامبر ٢٠٢١