یارسانمدیا
2022.11.18
اگر شخص و نهادی سیاسی، حقوقی انکار کند و بگوید که این انقلاب، انقلاب فرودستان نیست، در حقیقت شخصیت و نهادی سیاسی و حقوقی نیست. زیرا مبارزه را نمیشناسد.
شخص من و شخصیت (ایدهیی) نهادی که به آن تعلق خاطر دارم (سدی) که در آینده چهرههایی (فکری، عملیِ) توانا متولد زاده میشوند در متنِ جامعهی مادر و سکانش را بدست خواهند گرفت و آلترناتیو بخشی از جامعه خواهند شد، هرگز به مبارزه قهری (مسلحانه) باور نداشتهایم.
اکنون وضعیت جوری دیگر است. اگر اکنون به این درک و باور رسیده باشیم که در مرحلهی انقلابی و آنهم از نوع انقلابی ضد استثماری/ضد تمامیتخواهی/ضد سرمایهداری و ضد الیگارشی است، که مونارشیِ هزاران سالهی فاسد هم پشت سر نهاده است، پس مخرج مشترک به مبارزهی طبقاتی (تودهها) خواهد رسید.
در مبارزه طبقاتی/فرودستان/تودهها، چه به صورت سنتی آن در قرون مختلف و چه در تئوری طبقاتی آن که مینگریم، پس از گذار از اعتراض، تظاهرات، جنبش، و خیزش، به طغیان میرسد.
تئوریسینهای انقلابی، بخصوص انقلاب طبقاتی اجماعا که مارکس سرآمد آنها به شمار میرود در طغیان که چند گام آخر مانده به انقلاب به شمار میرود، نهایتا راهِ چارهی مردم برای سرنگونی رژیم و دیکتاتوری را از فاز دفاع، سوق به سمت و به سویِ فاز نهایی انقلاب، یعنی انقلابِ قهری تجویز میکنند. در این آشفتگیِ سیاسی اجتماعی داخلی و خارجی، شاید چاره گامی فراتر از مبارزه قهری باشد، و آن مبارزهی آنارشی باشد. به چند دلیل: الف- چیزی برای از دست دادن نمانده است. پُلهای زندگی اجتماعی (اقتصادی، فکری، عقیدهای و همگی) تودهها دههها است که نه تنها خراب، بلکه ویران شده است. ب- بجز زیر ساختهای شهری و راهها، آنهم به صورت ناسالم، غیر استاندارد و غیر ایمن و ج- بجز منابع نفتی و زیرزمینی، در حقیقت ایران به صورت کلی نابود شده است.
در گزینهی (الف) چیزی نمانده تا از دست برود. در گزینهی (ب) ناقص است و نیاز به بازسازی دارد، البته بایستی دانست و تفهیم شود با استناد به تحرکات تروریستی رژیم در سالهای اخیر که هرگاه با تهدید روبرو شده دست به نابودی بخشی از زیرساختها زده است و بایستی به این درک رسید که اگر به آن نتیجه برسد که قرار است بصورت کلی حذف شوند، پس به صورت کلی زیرساختها را نابود خواهند کرد. در گزینهی (ج) نیز، اصطلاحا صد سال سیاه که اصلا طلای سیاه و منبع زیرزمینی نباشد، لااقل دست استثمار و سرمایهی جهانی از روی سر این جغرافیا کوتاه خواهد شد. شاید بگوییم اگر نفت و سایر منابع زیرزمینی نباشد میبایست چه کرد؟ به شخصه هرگاه با چنین پرسشی روبرو میشوم، به این باور میرسم که چه مردمان و چه اهالی فکرِ بیفکر و سطحییی هستیم ما جماعت! طی صد و اندی سال گذشته که نفت استخراج شده، تنها یکبار یا یک دوره تاریخی را پیدا کنیم که پول و امتیاز آن بر سر سفرهها امده باشد، جز فقر و بدبختی و درگیری و کشمکش داخلی و خارجی!؟. نباشد که نباشد، چه بهتر.
اقتصاد کشور بر پایه چه میتواند بچرخد؟
۱. مالیات.
۲. راهها (زمینی، هوایی، آبی).
۳. صنایع.
۴. فرهنگ، ادب، موسیقی، هنر.
۵. اصناف و مشاغل.
۶. گردشگری و توریستی.
۷. کشاورزی و دامپروری.
۸. پرورش و آموزش.
۹. رسانه.
۱۰. تکنولوژی.
۱۱. هوافضا.
و دهها، صدها و حتی هزاران اسامی دیگر که میتواند در لیست قرار گیرد برای نه تنها ساختن دوباره، بلکه رسیدن به پویایی و توسعه پایدار در سطح جهانی.
نهایتا چه مردم ایران به صورت عام، چه مردم کوردستان به صورت خاص و چه جامعهی یارسان به صورت خاصتر، که به صورت تقریبی بین سه الی پنج درصد مردم این جغرافیا را تشکیل میدهند، بر اساس نشانهشناسیهای مختلف در بالا به برخی از آنها اشارهی مختصری شد نبایستی از: “از دست دادن چیزی که در حقیقت آنرا ندارند” بترسند و واهمه داشته باشند.
اگر فرض گیریم که همه چیز از دست رفت، در استان کرمانشاه بعنوان تنها یکی از استانهای یارساننشین اگر بگوییم فقط گزینهی هفتم فاکتور گرفته شود، تنها و تنها در این استان و تنها و تنها در یک فصل آن، در سمتی میتوانیم هم نسیم خنک و در سمتی هم خُرماپَزان شاهد باشیم. میتوانیم در شهری شاهد شالیکاری، در شهری دیگر خرما، ذرت، گندم، غلات، مرکبات، حبوبات، در شهری هندوانه و در منطقهی دیگر شاهد گوجهسبز یا گوجه فرنگی باشیم. و آگاهان به این امر میدانند که هر کدام از این موارد لازمهی انواع آب و هوایی و خاکیِ کاملا متمایز و مختلف از یکدیگر هستند.
“نباید ترسید برای از دست دادن چیزی که در حقیقت آنرا نداریم”
بر اساس بوهایی که از طرف دستگاه حاکم بر کشور میآید، روز به روز رژیم با شتابی تندتر به سمت Martial Law/حکومت نظامییی تیزتر میرود. شاید اکنون که رژیم پا پیش گذاشته برای کشتار مردم، نه تنها از فاز دفاع مشروع، نه تنها از فاز انقلابِ قهری، بلکه لازمهی انقلاب با بدلی قویتر و گامی جلوتر از حیلههای رژیم برای بر سر قدرت ماندن، همان مبارزهی آنارشی باشد.
سید اشکان حسینی “گوران”
دانمارک
هجدهم نوامبر ۲۰۲۲