یارسانمدیا
23.01.27
رضا پهلوی بعد از ترک کردن ( فرار درست تر است، چونکە فرار امری اجباری و ترک کردن بیشتر امری داوطلبانە است) کشور تا کنون، بقول خود، در کارزار جمعی ایرانیان علیە رژیم بە وظیفە خود در قامت مخالف حکومت و
طرفدار آزادی و دمکراسی وفادار بودە است. در مدت این ٤٤ سال تبعید ایشان نیز ، همانطور کە خود اعلام می کند، در کنار نیروهای مخالف رژیم علیە آن مبارزە نمودە است و بدلیل گذشتە و سابقەی خانوادگی بیشتر از دیگران سهم در پوشش خبری و تبلیغی در فضای مبارزاتی ایرانیان را بە خود اختصاص دادە است.
ایران ماقبل از جمهوری اسلامی دارای همان قانون اساسی دوران مشروطە بود. قانون اساسی مشروطە در اصول های ٣٥ تا ٥٩ اختیارات، صلاحیت ها و شرایط و موقعیت پادشاە را تعیین و مشخص کردە است. در این بحث اصول ٣٧، ٣٨ و ٣٩ مورد نظر ما است. در این اصول آمدە است کە :
اصل سی و هفتم
ولایتعهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانیالاصل باشد خواهد بود در صورتیکه پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی به عمل خواهد آمد مشروط برآنکه آن ولیعهد از خانواده قاجار نباشد ولی در هر موقعی که پسری برای پادشاه بوجود آید حقاً ولایتعهد با او خواهد بود.
اصل سی و هشتم
در موقع انتقال سلطنت، ولیعهد وقتی میتواند شخصاً امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام شمسی سال باشد. اگر باین سن نرسیده باشد نایبالسلطنهٔ از غیر خانواده قاجاریه از طرف مجلس شورای ملی انتخاب خواهد شد. [۳۷ و ۳۸ بە نفع خانودە پهلوی، بداز خلع آخرین شاە قاجار از قدرت، تغییر یافتند]
اصل سی و نهم
هیچ پادشاهی بر تخت سلطنت نمیتواند جلوس کند مگر اینکه قبل از تاجگذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود با حضور اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هیئت وزراء به قرار ذیل قسم یاد نماید:
من خداوند قادر متعال را گواه گرفته بکلام الله مجید و به آنچه نزد خدا محترم است قسم یاد میکنم که تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم، قانون اساسی مشروطیت ایران را نگهبان و بر طبق آن و قوانین مقرره سلطنت نمایم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نمایم و در تمام اعمال و افعال خداوند عز شأنه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان در خدمت بترقی ایران توفیق میطلبم و از ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد میکنم.
رضا پهلوی در سن هفت سالگی تاج ولیعهدی را بر سر نهاد و رسما بر اساس قانون اساسی مشروطە ولیعهد و وارث تاج و تخت سلطنتی در ایران شد. او یک روز بعد از مرگ پدرش در قاهرە با یاد کردن سوگند پادشاهی بە قانون اساسی مشروطە وارد عرصە سیاست عملی شد. ناگفتە نماند کە بدلیل شرایط سیاسی وقت ایران رعایت اصل ٣٩ امکان ناپذیر بود. ایشان عملا و رسمأ تاکنون از این مقام کناەرگیری نکردەاند. او بە اصولی در قانون اساسی مشروطە پایبند است کە با جان ارزشهای انسانی در تناقض و تبعیض آمیز است. با زن، خانودە قاجار و با دیگر باورمندان. ایشان در کارزار سایسی خود علیە رژیم دم از اصول و ارزشهای همچون دمکراسی، نظام سیاسی سکولار – دمکراتیک، آزادی و برابری می زند ، اما در حین آن برای خودش نقش و موقعیتی فرا حزبی، سیاسی و ایدئولوژیکی قائل می شود کە بنوبەی خود و غیر مستقیم بیانگر وفاداری او بە گذشتە و نظام سیاسی است کە او در آن جایگاە و موقعیت ” برتر و بهتر ” داشت ( و نیز در صورت بازاحیاء و بازتولید آن خواهد داشت). ایشان نمی تواند ( مایل نیست) از گذشتەی خود و از مقام بە ارث بردە خود کنارەگیری کند، اما همزمان در دشت کربلا دمکراسی طلبی ، سکولاریسم و جمهوری خواهی سینەزنی می کند و بە مرثیە آنها نشستە است . آقای رضا پهلوی بدلیل موقعیت ذکر شدە و معروف خود نمی تواند با کنش و رفتار دوگانە بیشتر از این در اردوگاهای متفاوت فکری و سیاسی جولان زند، او الزامأ باید وابستگی و تعلق سیاسی و فکری خود را برای طرفدران خود و رقبای سیاسی صریح و روشن اعلام کند. نمی توان با شرط بندی بر اسب های میداندار لیبرال دمکراسی، سکولار- دمکراتیک، جمهوری خواهی و پادشاهی مشروطە و یا سلطنت موروثی نقشی جدی و تأثیر گذار در کارزار مبارزات سیاسی مردمان ایران علیە رژیم بازی کرد. تمامیت خواهان و داعیە گران مبارزە علیە رژیم، از جملە آقای پهلوی، بخوبی می دانند کە مبارزە مردم ایران متکثر و متنوع است و جای برای سلطەجویی و خودمحوری در اندیشە و عمل ندارد. تمام این نیروها از لحاظ فکری و عملی هرکدام برای خود طرح و برنامەای سیاسی برای آیندە ایران دارند کە می توانند مکمل یکدیگر باشند. ایشان بخوبی می دانند ” دادن وکالت” در امور سیاسی ( انتخابات حزبی و یا پارلمانی و سازمانی) باید دمکراتیک و در درون ساختاری تعریف شدە امکان پذیر است. در انشاء و ادبیات همان قانون اساسی مشروطە ،کە ایشان مقام خود را از آن گرفتە، ” وکیل” یا “نمایندە” بار مفهومی مختص بە خود دارد، و در اصل ٣٠ و دیگر اصول حقوق و وظایف آنها مشخص شدە است:
وکلای مجلس شورای ملی و مجلس سنا از طرف تمام ملت وکالت دارند نه فقط از طرف طبقات مردم یا ایالات و ولایات و بلوکاتی که آنها را انتخاب نمودهاند.
در این مرحلە از تاریخ مبارزات مردم ایران، ما بیشتر بە شفافیت و صراحت کلام نیازمند هستیم. آقای رضا پهلوی، اگر همانطور کە خود ایشان ادعا می کنند کە ایران و مردمان آن در اولویت ارجحیت های مبارزاتی او هستند، خیلی ضرور و اخلاقی است کە ایشان وابستگی سیاسی و فکری خود را روشن اعلام کند. رابطە و نسبت خود را با قانون اساسی مشروطە، کە مقام و حقوقی استثائی برای او در نظر گرفتە است و او بە آن، با سوگند خوردن، وفاداری اعلام کردە است، برای افکار عمومی مردم ایران مسئولانە و شفاف برملا نماید. شکی در آن نیست کە ایشان با اعلام هویت سیاسی خود بیشتر می تواند مورد احترام و اعتماد هواداران و رقبای سیاسی خود گردد.
امیر سلیمی
اسلو،
٢٧ ژانویە ٢٠٢٣ م
[wpforms id=”4110″]