Home / امیر سلیمی / یاران هزار دون یاری بکران … دنیا مو یاران یاران هوشیاران

یاران هزار دون یاری بکران … دنیا مو یاران یاران هوشیاران

یارسانمدیا
‏چهارشنبه‏، 29‏ مه‏ 2024

یاران هزار دون یاری بکران

دنیا مو یاران یاران هوشیاران

 

در میان نظام‌های فکری و اندیشگی غرب، فلسفه هگل به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و معروف‌ترین فلسفه‌ها شناخته شده است. هگل نه تنها زبانی پیچیده دارد، بلکه نظرات و اندیشه‌های او نیز خصلتی انتزاعی و غیرانضمامی دارند. بی‌شک انتزاع بخشی ذاتی از کار هر فیلسوفی است، زیرا با مفاهیم کلی و عقلانی سر و کار دارد. این ایده‌ها و اندیشه‌ها هستند که واقعیت جوامع بشری را می‌سازند. به عبارتی، تاریخ بشر چیزی جز تاریخ تفکر و اندیشه‌ها نیست.

هگل آثار تأثیرگذاری در زمینه فلسفه دارد و فلسفه تاریخ را به معنای اندیشیدن به مفهوم تاریخ می‌داند. او معتقد است فلسفه تاریخ، اگرچه هدف‌گرا یست ( شاید دست تر باشد کە آن را آرمان‌گرا دانست. تحقق دمکراسی و حقوق بشر مطلق – آرمان-  دست نیافتنی است، اما داشتن نظامی دمکراتیک – هدف – امکان پذیر است. )  و در پی تحقق آرمان‌های والایی در آینده دور است. آرمان تاریخ از دیدگاه هگل، پیشرفت اندیشه به معنای رشد عقلانیت و خودآگاهی است.

هگل باور نداشت که ذهن یا روح از پدیده‌های بی‌جان طبیعت به وجود آمده باشد، بلکه معتقد بود که خود روح یا “گایست” (Geist) و ذهن اساساً تشکیل‌دهنده هستی هستند و بنابراین عامل اصلی آن فرآیند تاریخی‌ای هستند که واقعیت را می‌سازد. از نظر هگل، این “گایست” درون‌مایه اصلی و جوهر نهایی هستی است و کل فرآیند تاریخی که واقعیت را تشکیل می‌دهد، عبارت است از سیر تکامل و پیشرفت گایست به سوی خودآگاهی و خودشناسی.

از دیدگاه تاریخی هگل، طبیعت انسان به گونه‌ای درک می‌شود که واقعیت یک فرآیند پیوسته و رو به جلو است و هرگز متوقف نمی‌شود. هگل این فرآیند را “دیالکتیک” نامید. او مفهوم “روح زمان” یا “زایت گایست” را برای تبیین جریان تاریخ مطرح می‌کند و معتقد است که جدا بودن از تاریخ و فرآیند دیالکتیک، فاقد اصالت است  ( ارسطو و بتهوون متعلق بە زمان خود هستند و استفادە از کارهای آنها چیزی بیشتر از کپی برداری نیست ). به نظر او، فرد محصول فعالیت نیروهای تاریخی است و فقط در متن آن قرار می‌گیرد و در روح زمانه پیچیده و گرفتار می‌شود. زمان را پاک و معصوم می داند کە فاقد اشتباە است ، و این بشر یا فرد است کە اشتباە می کند.

پردازش و معرفی  کوتاە دستگاە فکری و فلسفی هگل در این متن بمنظور قرینەسازی و یکسان پنداری آن با  نظام فکری یاری نیست. هدف اینجا صرفا  قرار دادن میراث فکری و نظام اندیشگی یاری در جایگاە تاریخی و شایستە خود است .

با جستجو در زیست جهان فکری یاری می توان کشف نمود کە یاران ذات دار با ابزار زبانی و مواد نظری و مفاهیم منحصر بە آن  افق تاریخی اندیشە و دستگاە تفکر  یاری را تعریف نمودەاند. دون، روح روان، ذرە، ذات ، جامە، یانە، شون، جسە، نفس و گیان  از جملە مفاهیمی هستند کە در این متن مورد نظر است. در نظام فکری ” دین یاری” دانایی و سیر تحول و تکامل روح یا دانایی ( ذرە و ذات)  بر اساس اصل دونادون استوار است.

داو مرمو:

یاران و دوران

یاران بدران پیاله و دوران

حکم پادشام و نظر باران

چنی ماورن چنی موران

یاران هزار دون یاری بکران

دنیا مو یاران یاران هوشیاران

در این کلام داو می گوید کە: یاران بە نوبت پیالە را بە هم بدهند. در اینجا منظور می تواند از دست بە دست کردن قدرت، دانایی و مسئولیت و پایان دورەای از مدیریت باشد. در حین  انتقال و  آوردن و بردن  ( حق و قسمت از خوان قدرت و مسئولیت)  انجام چنین مأموریتی “حکم” شاە را باید در نظر داشت (انتخاب پادشاە برای راهبری و مدیریت یارسان/گوران یا کوردان بر اساس داشتن دانایی و ذرە و ذات است) . یاران در هزار دون یاری/ تجربە و دانش اندوزی  نمایند، دنیا همە یار و یاران همە هوشیار می شوند.

افق نظری این کلام را می‌توان به‌طور غیرمستقیم و در کنار دیگر اندیشەهای متفکرین در جهان، زیربنای نظام اندیشگی در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی، به‌ویژه هگل، دانست که تاریخ را فرآیندی از تکامل خودشناسی و خودآگاهی می‌پنداشت. انسانی که در ابتدا با خود و طبیعت بیگانه است، به تدریج و از طریق تجربیات مختلف به خودآگاهی می‌رسد و روح یا ذهن (ذره و ذات) که اساس واقعیت هستند، بە منصە ظهور می رسند.

 

سولتان مرمو:

ای دونادونە

هاخیلی زمانن ای دونادونە

کونە نموم نموم کونە

………………

از نظر سلطان، دون (روح و ذهن) کهنه نمی‌شود؛ بلکه از طریق تحول و تکامل خود را باززایی و نوسازی می‌کند و در این فرآیند، با توجه به روح زمان، به سوی خودآگاهی و آزادی گام برمی‌دارد.

بر اساس متون و کلام های دفتر /دفاتر خاونکار یا همان خودآگاهی در یاری از دورە بهلویل/بالویل دانا تا دورە سلطان تاریخ فرآیند/دونادون آگاهی و خودشناسی را  پیوستە ادامە دادە است.

 

امیر سلیمی

اسلو،

٢٩م مە ٢٠٢٤م

 

ملاحظە:

روح و جان  دو حالت متفاوت هستند. در زبان جاری و مترادف باشتباە با هم یکی گرفتە می شوند، در حالیکە “جان” در موجود زندە وجود دارد و ” روح” جای “جان” را بعد از مرگ می گیرد. بعنوان مثال می گوییم: قسم بە جان……. و قسم بە روح مرحوم  ………..

فیزیکالیستها و پوزیویستهای منطقی “ذهن و روح” را جدا از ساختار فیزیولوژی مغز نمی دانند.

برای مطالعە بیشتر بە منابع زیر رجوع کنید:

گ.و.ف، هگل، پدیارشناسی جان

گ.و.ف، هگل، عقل در تاریخ

برایان مکی، فلاسفە بزرگ، آشنایی با فلسفە غرب

دفتر دیوان گورە

دفتر نوروز سورانی

برایان مکی، داستان فلسفە

[wpforms id=”4110″]