در تمام ١١ دورەی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، شورای نگهبان با پیروی از فرامین یا همان دستور ولایی یا “حکم حکومتی” چند نفری از نامزدها را برای انتخابات ریاست جمهوری تأیید صلاحیت کردە است. بعضی از این افراد توانستەاند دو دورە بر این منصب باصطلاح اجرایی تکیە بزنند. مردم نیز فقط فرصت و امکان آن را داشتەاند کە از میان نامزدهای مورد تأیید شورای نگهبان رأی بدهند.
در منطق سیستم های دمکرات باید کارنامەی دورەی حکومت قبلی مورد نقد، بازنگری و تحلیل قرار گیرد. در آن صورت این امکان بوجود میآید کە نتایج بازنگری و نقد مبنای داوری جامعە قرار گیرد. تا چە اندازە انتخابات در ایران بطور عام مورد تأیید و قبول جامعە است باید آن را در پرتو ضوابط و قوانین رژیم و گزینەهای موجود برای مردم مورد تجزیە و مطالعە قرار داد.
باید شرکت در انتخابات را در ایران از دریچە نگاە مراجع تقلید و رهبر رژیم تفسیر نمود. خمینی و خامنەای شرکت در انتخابات را تکلیف و امری دینی تعریف کردەاند و آن را از مستوجبات و تکالیف شرع دانستە و اعلام کردەاند. در چنین شرایطی لازم نیست کە مردم بدانند ضوابط انتخابات بر کدام معیار متعارف جهانی استوار است. جایز نیست کە مردم قانون اساسی را مورد سئوال و نقد قرار دهند. آنچە ضروری است این است کە مردم شرکت کنند، رأی بدهند تا محارب با خدا، دشمن اسلام و ضد انقلاب نباشند.
تأیید صلاحیت شدگان نامزد انتخابات ریاست جمهوری از آغاز کار رژیم تا بامروز، هموارە از مهرەهای اصلی قدرت بودەاند و در مواضع کلیدی رژیم قرار داشتەاند. همە تصمیمگیریهای سیاسی، همە سیاستهای اقتصادی، همە توافقهای آشکار و پنهان خارجی منجملە خرید اسلحە از اسرائیل، ایران گیت، آتش بس با عراق و توافق “برجام” با ٥+١ دقیقا از مجرا و با موافقت و تأیید دو رهبر نظام خمینی و خامنەای امکان اجرا یافتە است.
انتخابات ریاست جمهوری را، تا آنجا کە بە جامعە یارسان مربوط است، باید از جوانب قانونی و عملی و مورد مطالعە قرار داد. جامعە یارسان مثل دیگر جوامع بە بلوغ و رشد سیاسی و هوشیاری اجتماعی رسیدە است و دارای قدرت و استعداد تشخیص منافع سیاسی و مطالبات سیاسی و اجتماعی استراتژیک می باشد. جامعە یارسان هیچوقت از عمل بە رفتار عملگرا برای نیل و تحقق اهداف و خواستەهای اساسی خود غافل نبودە است. اما جامعە یارسان در همان وقت نسبت بە نظام ارزشی و اخلاقی خود وفادار ماندەاست و برای پاسداری و حفاظت از آنها طی قرون متمادی جانفشانی نمودە و قربانی زیاد دادە است و یک روزە بیداری تاریخی و هویتی خود را بە حراج وعدەها یا قولهای این یا آن نامزد “اصلاح طلب” یا “اعتدالگرا” نمی گذارد. جامعە یارسان دارای مواضع و جهانبینی ارزشی است و بە همین دلیل خود را در مقابل نهاد ولایت فقیە و قانون اساسی جهموری اسلامی می بیند. هرچند جامعە یارسان دست بە رفتار تحریک آمیزی نزدە است، اما رژیم همیشە و مدام از باب تخاصم و تقابل وارد مقابلە با جامعە یارسان و مطالبات ابتدایی و انسانی آن شدە است. قوانین و سیاستهای رژیم اسلامی فقط ذوب کردن، سرکوب، توهین، تجاوز و تحقیر برای فرد یارسانی بدنبال دارد. دست اندازی رژیم بە جامعە و فرد یارسانی از نوع سیاسی آن بیشتر، و در اصل ذات و هستی هویتی، شخصیتی، معرفتی و تاریخی آن را نشانە گرفتە است. فرد یارسانی و جامعە یارسان از لحاظ حقوقی و بر اساس قوانین شناختە شدە و متعارف آن دارای موقعیت سیاسی و اجتماعی نیست، و حتی موجودیت حقیقی آن نیز مورد دست اندازی قرار گرفتە و نهادها و سازمانهای وابستە بە نهاد ” ولایت فقیە” تاریخ آن را تحریف و جعل می کنند. البتە ناگفتە نماند کە بعضی از نیروهای اجتماعی درون جامعە یارسان نیز در تحریف هویت دینی و فرهنگی جامعە یارسان همدست و همکار این نهادها هستند. جامعەای یارسان درای فرهنگ، هویت، آداب و رسوم منحصر بخود است و نظام اخلاقی، رفتاری و اندیشەای فرد یارسانی بر بستر و زمینەی آن شکل گرفتە است. نگاە جامعە و فرد یارسانی در مورد حقوق زن و جایگاە او در جامعە، اخلاق، روداری دینی، عقیدتی و باوری، تنوع و کثرت زبانی، فرهنگی، نەتەوی و جنسی، عدالت و برابر اجتماعی، پرهیز از خشونت و در نهایت چگونگی ادارە مملکت و تقسیم قدرت با مذهب رسمی و قانون اساسی رژیم در تضاد بنیادین است. بدلایل فوق مشکل جامعەای یارسان در رئیس جمهور نیست، بلکە مشکل در ساختار نظام و قانون اساسی آن است. تا زمانیکە تغییرات ساختاری و بنیادین در نظام ” ولایت فقیە” و قانون اساسی بوجود نیاید جامعەای یارسان از لحاظ حقیقی و حقوقی از بی حقوق ترین جوامع و از بازندگان اصلی در ایران است.
امیر سلیمی
اسلو، ١٢/٥/٢٠١٧