هر شخص در هر جامعهای که زندگی میکند از حقوقی باید برخوردار باشد تا بتواند در آن جامعه با امنیت کامل زندگی کند و تمامی اشخاص جامعه باید از حقوق خودآگاهی کامل داشته باشند تا در صورت هرگونه نقض حقوقی بتوانند از حقوق خود دفاع کنند این حقوق از اساسیترین و ابتدائی ترین حقوقی است که هر فرد بهطور ذاتی بهصرف انسان بودن باید از آن برخوردار باشد.
این حقوق در هر کشور بهگونهای تعریف گشته است در کشورهای که حکومت دینی بر آنها حاکم است روح احکام دینی بر این قوانین دمیده شده است و معنای کامل حقوق انسانی را در برخی موارد کمرنگ و در برخی موارد دیگر بهکل نقض نموده است ولی در کشورهای دمکراسی این حقوق تمام و کامل بر تمامی شهروندان آن جوامع عمل شده و موردتوجه قرارگرفته است خارج از این حقوق که کشورها برای حکومت و اداره کشور تعیین کردهاند یک اعلامیه جهانی حقوق بشر تعیین گردیده است، اعلامیه جهانی حقوق بشر پیمان بینالمللی است و شامل حقوقی که تمامی انسانها مستحق آن هستند، است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر برای یک جهان مشمول سلب نشدنی، انتقادناپذیری، تفکیکناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی و به هم تنیدگی در تلاش است درواقع میتوان گفت که اعلامیه جهانی حقوق بشر از طرف جوامع جهانی در فضای صلح و زبانی مشترک “اخلاقی” سعی دارد تا همگی جوامع در صلح زندگی کنند.
هدف از این مطلب اشاره به یک ماده از این اعلامیه است که بیانگر ابتدائی ترین حقوق هر انسان است و مطابقت با وضعیت امروز حکومت اسلامی ایران است تا شاید نشانگر وضعیت اسفناک حقوق بشر در کشور اسلامی ایران باشد که زیر سایه حکومت دینی به ابتدائی ترین حقوق انسانها نهتنها احترام گذاشته نمیشود بلکه لگدمال نیز میشود، حقوقی که به زندگی شخصی افراد مربوط میشود و جز حریم شخصی انسانهاست ولی با توجه به آنچه گفته شد حکومت حاکم بر ایران یک حکومت دینی است و آنهم از نوع اسلامیاش که به ریزترین و خصوصیترین مسائل دخالت دارد و مطمئناً نمیتوان زیر پرچم این حکومت و ولایت حاکم بر آن از آزادی بهحق رسید.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر ماده 19 آمده است که:
«هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیدهای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت] و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانهای بدون ملاحظات مرزی است»
در این ماده آزادی عقیده و باور دینی و همچنین آزادی بیان و اندیشه و حتی انتشار تمامی باورها، اندیشهها و افکار در رسانهها حق هر شخص دانسته است اما تصور کنید در ایران تا چه حد بر این عهد و پیمان بینالمللی وفادار است.
لطفاً موارد زیر را در ذهن خود تجسم نمایید و ببینید که هشتاد میلیون انسان در این زمان به چه نحوی زندگی میکنند و چگونه با آنها رفتار میشود.
تصور کنید که در حکومت اسلامی تنها اشخاصی انسان تعریف میشوند که پیرو مذهب رسمی کشور یعنی مذهب شیعه هستند.
تصور کنید وضعیت زندگی پیروان یارسان که از کمترین حقوق انسانی برخوردارند و هرچقدر فریاد میزنند صدایشان را خفه میکنند و مجبور میشوند تا آتش را به جان بخرند تا بلکه صدایشان به گوش جامعه جهانی برسد.
تصور کنید پیروان بهایی را که صبح با نوشتهای بر روی دیوار خانه و یا مغازهاش برخورد میکند که نوشتهشده است “مرگ بر بهایی صهیونیستی”
تصور کنید باورمندان غیر از اسلام را کافر، نجس و مشرک میخوانند و ازدواج و کسبوکار و… با آنها به فتوای مراجع تقلید حرام شناختهشده است (یارسان و بهایی)
تصور کنید شرایط نو کیشان مسیحی در ایران را که در زیرزمینها و خرابهای دور از شهر مجبور به اجرای مناسک خود میشوند و بیشتر مواقع نیز مورد هجوم مأموران امنیتی قرار میگیرند.
تصور کنید اولین سؤالی که در تمامی ادارات، مدارس، دانشگاهها و حتی در بین اشخاص معمولی پرسیده میشود که دینت چیست؟ با هر باور دینی که داشته باشید مجبور هستید که خود را همرنگ سؤالکننده تعریف کنید تا مورد توهین، تحقیر و یا تحریم قرار نگیرید.
تصور کنید که آزادی بیان در ایران فقط در حد توهین به آمریکا، اسرائیل، فتنه گران و دیگر باورها و اندیشهها هست.
تصور کنید که آزادی بیان فقط برای یک عدهای خاص است که پیرو ولایتفقیه است و از هیچ فرصتی برای تخریب شخصیتی و باوری انسانهای که مخالف یا مقابل ولایتفقیه هستند، کوتاهی نمیکنند.
تصور کنید که قانون فقط برای قشر مستضعف و بیچاره جامعه قابلاجرا و عمل است و حاکمان هر عملی را انجام بدهند به صلاح حکومت اسلامی تعریف میشود.
تصور کنید که خودیها میتوانند میلیاردها دلار پول مردم را بخورند و کسی پیگیر نمیشوند ولی کارگر ساده باید در مله عام به جرم نگرفتن حقوق عقبماندهاش، شلاق میخورد.
تصور کنید کشوری را که دسترسی به فیسبوک، تویتر، یوتیوب و دیگر صفحه هات مجازی را منع و محدود کرده است و در بیشتر مواقع در استخدامیهای اداری اگر اکانتی در این صفحات داشته باشی از حق گرفتن آن کار محروم میشوید.
تصور کنید تنها صفحات قران و مباحث و مبانی اسلامی در دسترس است و مابقی سایتها مخالف مواضعه اسلامی تعریف میشوند و همگی مسدود هستند.
تصور کنید که تمامی این صفحات اینترنتی فقط برای کاربران معمولی از دسترس خارج است و حاکمان و نزدیکای آنان بدون محدودیت از همگی امکانات و صفحات اینترنتی برخوردار هستند.
تصور کنید که تجمع بیشتر از پنج نفر در یک صفحه مجازی را فیلتر و حتی دستگیر میکنند.
تصور کنید انسانهای که به خاطر فعالیت در دنیای مجازی به اعدام محکومشدهاند.
تصور کنید که آزادی بیان و اندیشه فقط به نوشتن حرف و درد دلت در زیر تخت زندانهای کشور خلاصه میشود.
تصور کنید که بیشتر نویسندگان و روشنفکران و فعالین مدنی دارند گردوغبار زندان را میخورند.
تصور کنید که شاعران نقد و طنزپرداز یا در زندان و یا بر سر دار هستند ولی رهبر شبشعر با شاعران چاپلوس خود برگزار میکند.
تصور کنید تلاش برای هویت قومی و زنده نگه داشتن فرهنگ و زبان مادری را به منافق و تجزیهطلب تعریف میشود.
تصور کنید که تلاش برای تصمیمگیری در حوزه منطقهای خود را محاربه و منافق تعریف میشود.
تصور کنید که مادران کشور نصف یک مرد دارای ارزش قانونی هستند.
تصور کنید که انتقاد از رهبر، رئیسجمهور، وزیران و… در قانون مجازات اسلامی جرم تعریفشده است.
تصور کنید که در مدارس و دانشگاهها باید شاهد رکیکترین توهینها و تخریبها باشید ولی نتوانید دم بزنید.
تصور کنید میلیونها جوان با مدارک و استعدادهای درخشان و بیکار اما یک آخوند بیکار را نمیتوان پیدا کرد.
تصور کنید که بانوان کشورمان حق انتخاب پوشش ندارند و روزانه شاهد دستگیری هزاران دختر بیگناهی میشویم که به خاطر طرز پوشش مورد محاکمه و حتی تجاوز قرار میگیرند.
تصور کنید ورود به بسیاری از ادارات و ارگانهای دولتی و حتی برخی از اماکن عمومی با موهای بلند و آستینکوتاه خلاف شرع است.
تصور کنید افراد دگرباش جنسی را که از ترس جامعه و مشکلاتی که حکومت برای آنها درست میکند یا خودکشی میکنند و یا مجبور به فرار از کشور میشوند.
تصور کنید زندگی کردن در روستا یک نوع فحش برای شهرنشینان تعریف میشود “دهاتی”.
تصور کنید در هرسال یک ماه کامل حق خوردن و آشامیدن در کوچه، خیابان و اماکن عمومی را ندارید.
تصور کنید که هرسال دو ماه خندیدن و لباس سفید پوشیدن و یا مراسمات شادی ممنوع و منع قانونی دارد.
…
موارد مشابه آنقدر زیاد است که در این مطلب نمیتوان گنجانید و این آزادی بیان اندیشه و عمل در حکومت اسلامی است که همیشه بیان داشته است که به حقوق اقلیتهای دینی و قومی رسیدگی کرده است، همیشه بیان داشته است که زندانی سیاسی ندارد، بیان داشته است که جامعه از آزادی بیان و انتقاد برخوردار است ولی آنچه در جامعه وجود دارد خلاف این را بیان میدارد.
التماس تفکر
سیروس سنجابی
4/7/2017