از آن زمانیکه اسلام گرایان، انقلاب مردم ایران را بە سرقت بردند تاکنون جامعە سیاسی ایران شاهد تأسیس احزاب و سازمانهای سیاسی و یا انشعاب در احزاب و سازمانهای سیاسی بودە است. این پدیده بیشتر ناشی از اختلاف سلیقه و علایق افراد با نفوذ و قدرت طلب در این احزاب بودە است تا رفتاری سیاسی دارای چشم اندازی روشن در حوزەی نظری، جهان بینی و استراتژی.
این وضعیت در اوایل انقلاب بر رفتار سیاسی و انتخاب گزینەهای سیاسی نزد افراد یارسانی تأثیر گذاشت. افراد فعال جامعەای یارسان مبنی بر ارزیابی و نتایج تحلیل خود از وضعیت و سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعەی خود در ارتباط با اعمال قدرت و حق در تصمیم گیریهای سیاسی بە فکر چارە اندیشی و راە حل های سیاسی و تعریف مطالبات جامعە افتادند. تأسیس “جنبش جامعە مقاومت اهل حق” محصول و نتیجە بازنگری و بازاندیشی این افراد بود کە برنامەهای سیاسی احزاب را چندان شمول گرا و در برهم گیرنده نمی دیدند، چونکه رفتار، عزیمتگاە و خاستگاه فکری احزاب بیشتر بر محور و حول باورهای دینی اسلام و مذهب سنی و پایگاە اجتماعی و جغرافیای آن می چرخید. افراد با نفوذ ، آگاە و اهل اندیشە و تفکر و دارای موقعیت و پایەی بلند در سطح مدیریتی تشکیلات این احزاب توانای مقابلە و مبارزە مستقیم برای زدون و خنثی کردن چنین نگرشها و تعصبات درون تشکیلاتی نداشتند مبادا ساختار تشکیلاتی و جایگاە اجتماعی آن دچار گسست و از هم پاشیدەگی شود و روند مبارزە را عقیم یا معطل کند و بهمین دلیل از خیر توفیق و نقش آفرینی فرد یارسانی در سطح رهبری تشکیلاتی خود گذشتند .
“جنبش جامعە مقاومت اهل حق” نیز بدلایل درونی و برونی کە مشخصەهای آن ریشە در فرا یافت زمانی دارد از نیل بە اهداف اولیەی خود ناکام ماند و بعنوان حرکتی سیاسی از عرصه عملی حیات مبارزه خارج شد، اما افراد و نیروهای بانی آن بدلیل عشق و باور بە مبارزە برای نیل بە اهداف بزرگ انسانی احزاب کوردی را ابزاری قابل دسترسی دانستند کە بوسیلەی امکانات آن می توانستند مبارزە را علیە استبداد ادامە دهند. این افراد بیشتر خود را با آن اهدافی تعریف میکردند کە جهانشمول و دارای ظرفیت شمول گرا کە مرزهای تعلق زبانی، دینی و اتنیکی را برسمیت نمی شناخت. تحقق حقوق زن، آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و اقتصادی موضوعاتی بود کە این افراد وادار بە مبارزە می کرد ( بخشی از این موارد نە بمعنای امروزی آن، بلکە در فرایافت تاریخی ٨٠٠/١٠٠٠ پیش از ارزشهای سیاسی و اجتماعی جامعە یارسان می باشد) . آنها در روند مبارزە مجبور بودند کە در دو سنگر پیکار کنند. در سنگر برون تشکیلات علیە نظام اسلامی و در درون تشکیلات علیە سنتها، تعصبات منطقەی، لهجەای و مذهبی غالب و حاکم درون تشکیلات سازمان یا حزب. با مرور زمان پیوند این دو مبارزە برای این افراد زمان بر و طاقت فرسا بنظر می رسید و آنها را بە این واقعیت واقف می گرداند کە مبازە اصلی هر روز دارد بە نفع مبارزە درون تشکیلات بە کنار گذاشتە می شود و بە همین دلیل یکی یکی مجبور بە ترک مبارزە در این احزاب شدند. این افراد با داشتن کولە باری از تجارب مبارزاتی بیش از ٣٠ سال و آگاهی تاریخی ناگهان خود را در کنار نیروهای جوان و تحصیلکردە یافت کە قرائت اجتماعی و نەتەوی نوینی ارائە میکرد. تلفیق و ترکیب این دو نیرو کە دارای سوابق و تجارب متفاوت بودند زمینە و بستر مبارزەای “خود تعریف” مهیا می کرد. جرقەهای اولیە و بنیادین خودشناسی و خود تعریفی با مقالات کاک برزو احمدی ( در مورد هویت و تاریخ یارسان) و راە اندازی سایت یارسان داد. کام از سال ٢٠٠٠ زدە شد و از ٢٠٠٦ وارد فاز و مرحلەی عملیاتی گشت، و نە فقط در اروپا بلکە جامعەای مادر را نیز در داخل بیدار و هوشیار کرد. داشتن جریانی سیاسی بە امید و اعتماد بنفس و بازیابی غرور و شخصیت تاریخی فرد یارسانی افزود. بعلت درک نادرست از رفتار سیاسی و نداشتن نگاە آسیب شناسانه و پدیدارشناسانە جامعە سیاسی کوردستان ایران این واقعە را به مثابەی زمین لرزەای سیاسی با تبعات خطرناک تلقی کرد. خیلی از عوامل و مهرەهای پایینی تشکیلات این احزاب، کە مجری سیاستهای سیاستگذاران حزب خود بودند، با گفتن مرثیه حرکت سیاسی جامعە یارسان را خطری برای ایجاد شکاف در جامعە کوردستان و چالشی جدی برای ناسیونالیسم کوردی در این بخش از کوردستان دانستند و علیە آن دست بە تبلیغ منفی زدند. از همە بدتر واکنش بدون تعمق و درایت و پر از اشتباە احزاب کوردی و حمایت و نقش آفرینی آنها از تأسیس ” یە کێتی زانایانێ ئایینی کوردستانی ئیران” بنمایەهای فکری ناسیونالیسم خام کوردی عریان و بنمایش گذاشت. هدف آنها از این اقدام آن بود کە حرکت یارسانی را حرکتی دینی معرفی کنند کە می تواند هم طراز ” یە کێتی زانایانێ ئایینی کوردستانی ئیران” گردد و نمی تواند “بەشی” از خوان قدرت و تصمیمگیری سیاسی را در کوردستان داشتە باشد. عدم شناخت و آگاهی آنها را از این واقعیت غافل میکرد کە صرف نظر از اصول و عادات دینی و هستی شناسی و متافیزیک یاری، نگاە وتببین تاریخی یاری تلاشی برای بازسازی و احیای گذشتە تاریخی، سیاسی و هویتی کورد است کە در زاگرس غربی و در جنگ جلولا و قادسیە بعد ازمقاومت و جانفشانی بی نظیر در برابر اعراب مسلمان بزانو در آمد.
سازمان دمکراتیک در برنامە سیاسی خود بە این موضوع اشارە کردە است .در برنامە سازمان دمکراتیک یارسان آمدە است
“… جامعەی یارسان از پیشقراولان و حاملین مشعل آزدیخواهی و سمت دهندگان مبارزات بومی در سرزمین ایران و کردستان می باشند. جامعەی یارسان بعد از فروپاشی امپراتوری ساسانی و تثبیت قدرت سیاسی اعراب در سرزمین اجدادیشان، همدوش دیگر نیروهای اجتماعی در ایران و کردستان، در قرن دوم هجری دوران سکوت و خلوت و خلاء را شکستند و همدوش دیگر نیروهای اجتماعی در ایران وارد مبارزە علیە بیدادگریها و سیاستهای عرب سالاری شدند”.
سازمان دمکراتیک یارسان (سدی) از سال ٢٠١٢ و بعد از کنگرە اتحاد با میراثداری از سابقە، گذشتە و تجارب “جنبش دمکراتیک یارسان” و “یاریکورد” تبدیل بە بازیگری واقعی در میدان و عرصە کار و تلاش سیاسی در درون جامعە کوردستان شدە است. سدی توانستە است افکار و رویکردهای سیاسی خود را در مورد مسائل “نەتەوەی” ، “لائیسیتە و سکولاریزم”، “عدم تمرکز قدرت” و ” خود مدیریتی” را با زبانی سیاسی روشن و شفاف اما صریح و بطور شفاهی و گفتاری بە گوش محافل سیاسی و افکار عمومی جامعە یارسان و کوردستان برساند. تلاش بر آن دارد این دیدگاەها و مواضع را بطور نوشتاری تهیە و منتشر و در اختیار اعضاء، هواداران و علاقمندان قرار دهد. سدی باور دارد کە نگرشهای اجتماعی و سیاسی دین یاری می تواند مشرب اصلی فلسفە سیاسی و خود شناسی”نەتەوەی”سم کوردی باشد. تلاش ناموفق سلطان و یارانش برای احیای گذشتە پر افتخار اکنون و دوباره سرلوحەی اهداف و مبارزات فرزندان جامعە یارسان از طریق تشکیلات سدی قرار گرفتە است. اگرچە این مبارزە و سدی دارای نواقص و کمبودهای ناشی از عدم داشتن امکانات و ابزار مبارزاتی در زمینە عمل و نظری است، اما تلاشی درخور ستایش وشایستەی پشتیبانی و تقویت است.
جامعە یارسان از تاریخ بعد از اسلام با مرکزیت در ایلام و کرمانشاه ” از پیشقراولان و حاملین مشعل آزادیخواهی و سمت دهندگان مبارزات بومی در سرزمین ایران و کردستان بودەاند و می باشند” . سدی نە فقط میتواند از لحاظ ارزشی و رویکرد اجتماعی و فرهنگی ساکنین ایلام و کرمانشاه را نمایندگی کند، بلکە از لحاظ زبانی (منظور لهجەی گورانی است) و بە یاری داشتن میراثی از نوشتە نامەهای دینی خود زمینه و جای پای برای ایلامیها و کرمانشاهیها در درون تشکیلات خود داشتە باشد. فرزندان فاطمە لرە و رمزبار میتوانند در کنار همدیگر با بکارگیری پیام و رسالت اجتماعی و سیاسی خود کە بە زبان گورانی تدوین شدە است مبارزە واقعی “نەتەوی” کورد ، کە متشکل از گروەهای زبانی دینی است، ادامە دهند.
آن بخشی از فرزندان ایلام و کرمانشاه کە از دور بە “ناسیونالیسم” میهنی و دمکراتیک کورد با رهبری احزاب کوردی چشم دوختە و چشمانشان خیره شدە بود و آنها را مجذوب خود می کرد بە این واقعیت رسیدەاند کە ناسیونالیسم کوردی سرابی بیش نبود. امروز شاهد هستیم کە خیلی از آنها پشیمان از این انتخاب هستند و از لحاظ فکری و سیاسی دچار سردرگمی و بن بست شدەاند. اما من باور دارم کە آنها با پیوستن بە سازمان دمکراتیک یارسان هوشیاری و بلوغ سیاسی خود باز خواهند یافت و می توانند با استفادە از استعداد و لیاقت فکری، مدیریتی و سیاسی خود سازمان دمکراتیک یارسان را تبدیل بە ابزاری سالم مبارزاتی برای ایلام و کرمانشاه کرد و دوباره مرکز زاگرس غربی را دارای جایگاه تاریخی شایسته خود ساخت.
امیر سلیمی
اسلو،
٣١/٠٨/٢٠١٧