یارسان مدیا
09.11.2018
مهدی عزیزی:
به گفته سیاوش حیاتی، سخنگوی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان در ایران، آمار رسمی از ایرانیان یارسانی وجود ندارد: “نهادهای رسمی به طور محرمانه یک سری آمار دارند که دقیق نیست به خاطر اینکه کسانی که تحت فشار وادار به نفی هویت میشوند را در زمره آمار قرار نمیدهند. آنچه که نهادهای امنیتی به ما میگویند این است که شما کمتر از یک میلیون نفر هستید. اما آنچه نهادهای مذهبی ما میگویند چیزی حدود دو میلیون نفر تودههای مختلف اهل حق هستیم
به گفته وی، یارسانیها به دلیل به رسمیت شناخته نشدن در قانون اساسی، هیچ جایگاه و منزلت اجتماعی، اداری و سیاسی ندارند و هویت شان انکار میشود: “بچههای ما مجبور هستند به ریا و تظاهر روی بیاورند تا بتوانند تحصیل کنند یا از حداقلها برخوردار شوند. علت مهاجرت هم مسائل هویتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. سابقا بچههای ما که در نهادهای دولتی و اداری جایی نداشتند میرفتند توی رشتههای فنی مهندسی و کارخانجات و به هرحال فعالیت اقتصادی برای امرار معاش داشتند. بحرانهای اقتصادی اما این امکان را هم محدود کرد. از نظر فرهنگی هم جامعه یارسان با عرف و فقههای اسلامی متفاوت است و تحمیل پوششی غیر از پوشش خود ما و گریز از قیدوبندهای اجتماعی باعث گریز و مهاجرت میشود.”
آئین یارسان سابقهای بیش از هفتصدساله دارد و پیروانش که به قومیتهای ترک، کرد و لک تعلق دارند عمدتا در غرب ایران، شرق و شمال عراق و قره باغ قفقاز ساکناند. شمار زیادی از پیروان این آئین هم بر اثر کوچ و مهاجرت در مناطق مختلف ایران پراکنده شدهاند. آنها آداب و آیینهای خود را معمولا در خفا به جا می آورند و از فعالیت در امور سیاسی پرهیز می کنند، با این حال شاهد موارد زیادی از فشار و آزار و اذیت اکثرا از جانب مسلمانان تندرو بودهاند.
رضا شاهمرادی، فعال مدنی یارسانی میگوید: “امکان ندارد یک سند در ایران پیدا کنید که کسی نوشته باشد یارسان است. حتی در اسناد ازدواج و یا معاملات ملکی هم ما نمینویسیم. با این همه مخفیکاری باز هم فرصت شغلی و تحصیلی به ما داده نمیشود. خود من در کنکور شرکت کرده و تربیت معلم قبول شدم با اینکه دین را اسلام نوشته بودم ولی پس از گزینش محلی به دلیل یارسان بودن مرا رد کردند. ما درواقع شخصیت دو گانهای در ایران داریم و همین محدودیتها و انکار هویت ما منجر به مهاجرتهای گسترده و ریزش جمعیت یارسانیها میشود.”
جمعیت اقلیتهای دینی در ایران رو به کاهش است و چهل سال بعد از پیروزی انقلاب و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، جمعیت شهروندان زرتشتی، یهودی و مسیحی به یک سوم کاهش یافته است.
کوروش نیکنام، موبد زرتشتی و نماینده سابق مجلس ایران میگوید که بیکاری، محرومیت استخدامی، محدودیت آزادی و تبعیضهای قانونی، نقشی اساسی در رشد منفی جمعیت این اقلیتها دارد.
بر اساس اصل ۱۳ قانون اساسی “ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند”.
هرچند آماری رسمی از تعداد شهروندان زرتشتی، یهودی و مسیحی در ایران وجود ندارد اما به گفته کوروش نیکنام، جمعیت شهروندان زرتشتی در سال ۱۳۵۷ بیش از شصت هزار نفر بود که اکنون به بیست هزار نفر کاهش یافته است.
هارون یشایایی، تهیه کننده سینما و رئیس سابق انجمن کلیمیان تهران میگوید که به آمار نمیشود اعتنا کرد ولی در سرشماری سال ۱۳۵۵ یعنی حدود ۴۵ سال قبل، تعداد یهودیان در ایران حدود شصت هزار نفر بود و اکنون به بیست هزار نفر رسیده است.
روبرت بگلریان، نماینده ارامنه جنوب در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس تعداد شهروندان ارمنی در ایران را بین پنجاه تا شصت هزار نفر عنوان میکند و میگوید که “تعداد ایرانیان ارمنی قبل از انقلاب ۵۷ حدود ۲۵۰ هزار نفر بوده است.
روبرت صافاریان، مستندساز و منتقد سینما در مطلبی در وبلاگش نوشته است که “براساس آمارها بعد از انقلاب به این طرف تعداد ارمنه در ایران به بیست درصد کاهش یافته (از این تعداد هم بخش قابل توجهی در تدارک برنامهریزی برای مهاجرت هستند) و این یعنی هشتاد درصد ارامنه، ایران را ترک کردهاند.”
“جامعه هم چندان اطلاعی از این موضوع ندارد چون کسی چیزی نمینویسد و حتی خود ارمنیها هم در شعر و داستانهایشان کمتر به آن پرداختهاند. هرچند نوع دیگری از ادبیات ارمنی-فارسی که در خارج از کشور شکل گرفته هم چندان حضور قدرتمندی ندارد که بتواند در برابر چنین اتفاقاتی نظرات را به خود جلب کند یا دستکم برای مترجمان کشش ترجمه را باعث شود. درحالیکه این رفتنها بسیار از نظر اجتماعی مهم و تاثیرگذار هستند چون نشان میدهد جامعه ارمنی آینده خود را در جایی دیگر میجوید.
چرا اقلیتهای دینی، ایران را ترک میکنند؟
کوروش نیکنام، موبد زرتشتی و نماینده سابق شهروندان زرتشتی در مجلس میگوید: “مهمترین دلیلش بیکاری است. جوانهای زرتشتی همه تحصیل کرده هستند و وقتی فارغالتحصیل میشوند به خاطر محدویتهایی که در بسیاری از مراکز دولتی ایران مثل ارتش، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، ارشاد و مراکز دیگر وجود دارد امکان استخدام ندارند و طبیعتا باید خودشان سرمایهای برای ایجاد کار داشته باشند ولی در کشورهای دیگر امکانات کاری و شغلی براساس تخصصشان فراهم است و به دلیل بیکاری و عدم درآمد از ایران میروند.”
براساس قانون ارتش جمهوری اسلامی که هفتم مهرماه ۱۳۶۶ در مجلس تصویب شده و به تایید شورای نگهبان رسیده، تدین به اسلام از شرایط اصلی استخدام در ارتش است. تبصره ماده ۲۹ این قانون البته میگوید که “اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی که تا تصویب این قانون استخدام شدهاند از نظر ادامه خدمت از بند الف (متدین بودن به دین اسلام) مستثنی میباشند”.
اقلیتهای دینی بعد از تصویب این قانون در حالی از استخدام در ارتش محروم شدند که همچون سایر شهروندان ایرانی باید خدمت سربازی را بگذرانند. به غیر از ارتش، محدودیت قانونی برای استخدام اقلیتهای دینی در هیچ سازمان و ارگان دیگری وجود ندارد با این حال به گفته نماینده سابق زرتشتیان در مجلس، امکان استخدام در بسیاری از نهادهای دولتی وجود ندارد. این در حالی است که براساس اصل ۲۸ قانون اساسی ایران “هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید
مهدی عزیزی
یارسان مدیا
[wpforms id=”4110”]