Breaking News
Home / آرشیو سایت / جمهوری خواهی و فدرالیسم، نسخەی پیچیدەی احزاب محلی و چپ!

جمهوری خواهی و فدرالیسم، نسخەی پیچیدەی احزاب محلی و چپ!

ێارسان مدیا
01.12.2018

امیر سلیمی:

پیش از آنکە وارد بحث شوم، لازم بە یادآوری است کە منظور از “احزاب محلی” کە با توجە بە تحولات تاریخی و سیاسی براساس مشخصەهای “گویش سورانی”، “منطقەی “موکریان” و “مذهب سنی” شکل گرفتەاند، دمکرات و کوملە می باشد. در ادبیات سیاسی خود این احزاب نشان و عنوان و “نەتەوەی” دارند، و در ادبیات مرکزگرایان بە احزاب ” قومی” شهرت دارند. ناگفتە نماند کە جریانات” پان ایرانیست” دارای تشخص “زبان فارسی” کلمەی “قوم” را از زبان عربی بە وام گرفتەاند و تقریبا در دیگر زبانها و گویشهای مردمان زاگرس نشین مترادف آن بغیراز ” خویشاوندان” کلمەی دیگر برای تعریف و ترجمەی آنها پیدا نمیشود. استفادە از آن برای نام و نشان دیگر مردمان این سرزمین فقط بمنظور تقلیل “نەتەوە” بە گروهی اجتماعی دارای ساختار، ارزشها و نمودارهای قبیلەای و ایلی است.

امیر سلیمی
امیر سلیمی

در این چهل سال اخیر بدلایل جو اختناق سیاسی، معضلات اجتماعی، بحرانهای پی در پی اقتصادی، فساد اداری، سیاسی و مالی ، عدم کارآیی نهادهای دولتی و در نهایت افزایش قدرت و نفوذ نهادهای انقلابی و وابسته بە بیت رهبری رابطەی مردم، نە فقط با نهاد حکومت، بلکە با کل دستگاە دولت دچار شکاف عمیق، عدم اعتماد و بدبینی شدە است. بدلیل انباشت و تجمع قدرت سیاسی و اداری در حوزەی اخیتار حکومت مرکزی کە منجر بە انسداد سیاسی شدەاست نەتەوها، جوامع دینی، زنان، گارگران و کارمندان و دیگر طبقات و اقشار اجتماعی علیە اقتدارمحوری رژیم تبعیض آمیز مذهبی کە بر شالودە دکترین “ولایت فقیە” مذهب شیعە قوام و شکل گرفتە بە طرق مختلف و شیوەهای متفاوت دست بە مبارزە زدەاند. رژیم بر اساس چنین نگرش و رویکردی ارزشی و ایدئولوژیکی در مدت حکومت خود تلاش برای هر چە بیشتر تثبیت پایەهای ساختار “امت اسلامی شیعە” و یکنواخت کردن جامعەی متنوع ایران کردە است. پهلوی اول نیز با الهام از تجربە و پروسەی “ملت سازی” و چگونگی ایجاد ” دولت-ملت” در اروپای دوران متأخر رنسانس (نوزایی فرهنگ) و اوایل عصر روشنگری بدون توجە بە تمایزات و تفاوتهای هویتی، زبانی و گویشی نەتەوەهای ایران، با تختە قاپو کردن عشایر و ایلات و سرکوب جنبشهای مردمی کە دارای خاستگاە اجتماعی ایلی-نەتەوی بود دست بە ملت سازی و ایجاد دولت- ملت در ایران زد. نەتەوهای عرب و ترک کە سهم بیشتر از دیگران در دست داشتن حکومت در ایران در دوران ما بعد از ساسانیان داشتەاند چندان تلاشی نکردند کە ایران را از وضعیت و حالت “متنوع” بە حالت “یکنواخت” بر اساس زبان و نەتەوە در آورند ( مسئلەی امت سازی قابل بحث است) و حتی تا آنجا پش رفتند کە دیوان سالاری ساسانیان و زبان دری خوراسان را تبدیل بە ستونهای مهم دستگاە اداری خود کردند.

قبل از دوران رضا شاە پدران جنبش مشروطە منطق و اصول عدم تمرکز و خودگردانی را پذیرفتە بودند و بعنوان بخشی از نظام اداری در قانون اساسی مشروطە مندرج و تعریف شدە بود. انجمن های ایالتی و ولایتی کە در قانون اساسی آمدە بود بیشتر از شناخت و آگاهی بە مشکل اداری و سیاسی کشور سرچشمە می گرفت. با جرأت میتوان گفت کە اصول مورد نظر کپی برداری از قانون اساسی بلژیک فدرال است.

در این اواخر چند حزب سیاسی با اعلام بیانیەی بر اساس پایبندی و وفاداری بە اصول جمهوری خواهی و فدرالیسم خواهان همگامی و همکاری دیگر جریانات سیاسی در مبارزە برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و استقرار نظامی جایگزین بر اساس مفاد مذکور شدند. مدتی پیش از آن کاوە آهنگری، نمایندە حزب دمکرات کوردستان ایران در بلژیک (بقول خود بعنوان فرد و شخصی) با پخش فیدیوئی در فیس بوک خود صحبتهای رضا پهلوی را در تلویزیون اینترناسیونال مورد بحث و نقد قرار داد.

چندان جای تعجب و غیر قابل درک نیست کە ذات و هستە دیدگاهای باصطلاح “شخصی” نمایندە حدکا در بروکسل با روح مبانی مفاد فراخوان احزاب چپ و محلی دارای آبشخور سیاسی و ایدئولوژیکی مشترک است. نمایندە حدکا در بروکسل در بیانات خود تا آنجا پیش میرود و میگوید : کە هر کس یا جریان و سازمانی کوردی بدون داشتن “فدرالیسم” ( بنظر او دکترین فدرالیسم خط قرمز سیاسی و ایدئولوژیکی و فکری است) در دستور کار خود در گفتگو با رضا پهلوی، بی شک دارای اهداف و منافع خاص شخصی و سازمانی است و نمایندگی “نەتەوەی” کورد را نمی کند. میتوان از حرفهای ایشان چنین استنباط کرد کە در صورت توافق رضا پهلوی با اصل “ایران فدرال” ایشان و حدکا اشکالی با نظام سلطنت مشروطە در ایران بعد از رژیم کنونی نمی بیند.

تهمت، افتراء و سیاە نمایی دیگران از طرف ایشان کپی و تکرار رفتار و رویکرد مرکزگرایان افراطی در مورد دیگر احزاب و سازمانهای است کە دارای نظرات و نگرشهای از نوع ” فدرالیسم”و “خود مدیریتی” برای آیندەی ایران غیر متمرکز می باشند.

اصول “فدرالیسم” و “جمهوری” مبنای دیگر مفاد مذکور و مندرج در فراخوان احزاب قرار گرفتە است. باورمندی و وفاداری احزاب چپ بە “حق تعیین سرنوشت” بیشتر بە دلیل وابستگی ایدئولوژی و تغذیە فکری و نظری از تزهای لنین و مخصوصا استالین در مورد حق تعیین سرنوشت و مسئلە ملی است. فراخوان مذکور بیشتر یک نسخەای از پیش آمادە و پیچیدە شدە از طرف این احزاب برای تشخیص و تفکیک “خودی” و “غیر خودی” در میان نیروهای مخالف رژیم است. بە این معنی هر جریان یا شخصی سیاسی خود را از لحاظ نظری، فکری و سیاسی با این مفاد، بالاخص موضوع جمهوری و فدرالیسم، تعریف نکند، و با وجود آنکە در اعتقاد و باور بە اصولی چون استقرار و ایجاد نظامی “دمکراتیک” ، “سکولار” و “غیر متمرکز” در سنگر مبارزە در کنار و سطح آنها قرار گرفتە است ، نمی تواند بخشی از مبارزە یا بازیگری سیاسی در مبارزە برای سرنگونی رژیم باشد.

اتحاد، همگامی و همکاری از الزامات بدیهی مبارزات مردمی و سیاسی علیە رژیم کنونی است. اما هیچ حزب و شخص و یا شخصیتی سیاسی نمی تواند فقط برنامەی سیاسی خود را نسخە مطلق و حقیقت مطلق و الهام بخش قانون اساسی ایران بعد از جمهوری اسلامی بداند، و از اکنون براساس نگرش فکری و سیاسی خود دست بە خط و نشان کشیدن نماید. این بمعنی تدوام انسداد سیاسی و تعمیم آن از داخل بە بیرون رژیم، و این بار ازطرف مخالفین آن است. ما باید این واقعیت را قبول داشتە باشیم کە تمام جریانات و گروهای سیاسی و اجتماعی دارای دیدگاەهای منحصر بخود هستند، اما نباید این امر آنها را از دیالوگ با هم و یافتن راە کارهای مبارزاتی مشترک برای اهداف بزرگتر از حزب خود باز دارد.

دلایل میل و گرایش بە پلورالیسم سیاسی و اجتماعی ، توزیع قدرت، تحزب و تشکل و نتیجە هوشیاری جوامع و اجتماعات زبانی، دینی، اتنیکی، جنسی و کارگری و رشد ابزار مبارزاتی و شبکەهای ارتباطی است. تمام جریانات سیاسی باید قبول داشتە باشند کە هر گروە اجتماعی بە اقتضاء باورها، فعالیتها، نظرگاها و اهداف و منافع مشترک دست بە خودسازماندهی سیاسی و اجتماعی می زنند و وارد عرصە مبارزە در کنار آنها خواهند شد، و قبول آن پیش شرط مهم برای نهادن اولین سنگ بنای استقرار دمکراسی است. توسعە و رشد دمکراسی از باور بە “فدرالیسم”، ” جمهوری خواهی” نشأت نمی گیرد، بلکە دمکرات بودن و باور بە دمکراسی رویکرد، منش، رفتار و اخلاق است کە مرزهای ایدئولوژیکی، زبانی ، دینی و نەتەوەی را در می نوردد.

امیر سلیمی

اسلو، ٣٠ نوامبر ٢٠١٨

[wpforms id=”4110″]